جدول جو
جدول جو

معنی حرم یمامه - جستجوی لغت در جدول جو

حرم یمامه
(حَرِ)
نام وادیی به یمامه که نخل و زرع دارد. ابوزیاد گوید: فلج من افلاج یمامه. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ)
قریه ای است به یمامه از بنی العنبر. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
موضعی است به یمامه. (منتهی الارب). نام وادیی است از سرزمین یمامه و در آن قرایی است از بنی قیس بن ثعلبه بن عکابه... در طریق مکه براه بصره. این سرزمین از بهترین وادیهای یمامه است چه زمین آن زراعتی است ونخل کم دارد. ذوالرمه درباره آن گوید:
بنفحه من خرامی الخرج هیجها.
جریر درباره آن گفته:
آلوا علیها یمیناً لاتکلمنا
من غیر سوء و لا من ریبه حلفوا
یا حبذا الخرج بین الدام والادمی
فالرمث من برقه الروحان فالغرف.
(از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ جَ)
از دیه های یمامه است. حفصی گفت دیهی است از هجره. اندکی آب است ازآن بنی قیس. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تَ مَ)
موضعی است به یمامه. (منتهی الارب). قریه ای به یمامه از عدی التیم. (از معجم البلدان) ، عین التمر، جایی نزدیک کوفه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ ما)
جائی است در یمامه مر بنی امرءالقیس بن زیدمنات را بدان جهت که ساختۀ اوست. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(کِ مِ)
ناحیه ای است به یمامه. (منتهی الارب). از نواحی یمامه است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا